به گزارش تیتر نیوز ، روزنامه IS اعتقاد وی نوشت: “شیخ فضل الله نوری مرجع تقلید نبود ، اما در پایتخت دارای مقام عالی روحانیت بود و در ردیف بهبهانی و طباطبایی قرار داشت. از نظر قدرت استدلال در بین طبقه خود بهتر و بی نظیر بود. همانطور که رقبایش می گفتند قانون اساسی برای او نفرت انگیز بود و او آنها را دشمنان خود کرد.
در طول تشکیل مجلس ، وی در تهیه پیش نویس قانون اساسی و اصلاحات آن مشارکت فعال داشت تا جایی که با ارائه مقاله ای بر اساس نظارت پنج نفر از محققان ، توانست مقاله ای قدیمی در مورد قسمت های پارلمان قدیم ارائه دهد. پارلمان قدمی در جهت اسلام گرایی قانون برداشته است. دیدگاه نوری ایده ای بود که قرن ها از ویژگی های غالب فقه شیعه بوده است. او اساساً معتقد بود که هر قانون سنتی که از اروپا آمده است خلاف احکام اسلام است و معتقد بود که جامعه ایران به دلیل ویژگی هایش به پارلمان نیامده است و تا زمانی که این ویژگی ها باقی بماند ، این چیزی نیست جز پارلمان.
وی تصویب این قانون با اکثریت آرا را غیرقانونی خواند و با اعتراف نبوت و یکپارچگی و کمال دین مخالفت کرد.
پس از پیروزی انقلاب مشروطه و نفوذ جریانات فکری در مجلس و رهبری انقلاب ، شیخ فضل الله خواستار مشروطه مشروطه شد. به گفته وی ، انقلاب مشروطه از مواضع خود منحرف شده و عناصر ضد اسلامی در چارچوب قانون اساسی قصد دارند اندیشه های غربی را به ارزشهای اسلامی تبدیل کنند.
فاتحان تهران پس از اتکا به قدرت ، بسیاری از ستمگران را پشت سر گذاشتند و حتی آنها را در پست های دولتی منصوب کردند. شاه در دادگاه برای پناهندگی در روسیه آزاد شد ، اما از آنجا که حضور شیخ برای آنها قابل تحمل نبود ، آنها به وی مراجعه کردند. شیخ فضل الله از زمانی که در زندان بود تا اعدام ، تمام ساعات خود را در صبر و استقامت گذراند و راه درماندگی و عزاداری را انتخاب نکرد و به این و آن و شخصیت خود روی آورد. آن را حفظ کنید
در اوت 128 ، گروهی از مجاهدین مسلح به فرماندهی یوسف خان به خانه شیخ هجوم بردند و در میان فریاد و فریادهای مردم خانه ، یوسف خان به کتابخانه شتافت و شیخ را گرفت و بیرون آورد و بازداشت شد. در میدان توپخانه
بسیاری از اعضای دادگاه انقلاب رهبران مجاهدین افراطی بودند و رهبران و فرماندهان معتدل از حضور در دادگاه خودداری کردند. حدود 20 تماشاگر مجاهد و غیر مجاهد نیز حضور داشتند. از آغاز محاکمه ، از شیخ دائماً در مورد ملاقات خود در محل حضرت عبدالعظیم س ،ال می شد ، چرا او رفت ، چرا این کارها را انجام داد ، از کجا پول گرفت و غیره.
شیخ ابراهیم زنجانی ، یکی از مجتهدین ، اتهام مفصل گناه شیخ را خواند: «او علیه مفسدین زمین فرمان داد و عمل کرد».
پس از یک ساعت بحث و گفتگو ، اعضای دادگاه انقلاب به اتفاق آراء رای دادند که وی باید به اعدام محکوم شود زیرا نوری علیه دولت ملی قیام کرد ، هزاران نفر را کشت ، زمینها را ویران کرد ، غارت و فساد کرد. و حجاج اسلامی نجف اشرف وی را فاسد اعلام کردند. .
در روز اعدام شیخ ، هرج و مرج در میدان توپخانه به وجود آمد. محکوم فاصله بین زندان و محل اعدام را طی کرد. اذان های دیگر به آرامی و با اطمینان به سمت کیف رفتند تا اینکه به عابر پیاده نزدیک شد. او حدود ده دقیقه با مردم صحبت کرد و گفت: “خدا شاهد است که من به این افراد آنچه گفتم گفتم.” بنیانگذاران عناصر غیر مذهبی هستند که مردم را فریب داده اند.
پس از پایان سخنرانی ، شیخ عمامه خود را از سر برداشته و گفت: “این عمامه را از سر من برداشتند ، از همه برمی دارند.” دو مجاهد طناب به گردن بستند. اموال شیخ نیز توسط پسرش ، شیخ مهدی ، توسط کمیسیون جنگ واگذار شد.
انتهای پیام